#شعر#تمام ناتمام من
  • تاریخ انتشار: ۱۴۰۳/۱۲/۱۰
  • تعداد بازدید: ۱۷۸

#شعر#تمام ناتمام من

تمام ناتمام من

زمانی که قلمم در عشق می رقصد،

ناتمام من در خواب بیداری می بیند

آوای تو

ای هدیه ی فرشتگان،

چشمانم را در آغوش جاودانگی می فشارد

بی تو

دریای بی کرانه ای هستم،

و غم هایم در دشت بی پایانی گم می شوند

بی تو

کویر روحم را در خود می فشارد،

اما با تو

شعرم جان می گیرد

تمام ناتمام من

در آغوش غزل های تو،

چون شکوفه ای در اوج

بهار می شود

چون مهتابی در آغوش ستاره ها می درخشم،

و سکوت ساحل را

با نغمه های دلکش می آمیزد

هم صدای تو منم

که آوای دریا را زنده می کنم

با نغمه ای آشنا از آسمانها

عاقبت این سکوت یخ زده

در حضورت شکسته می شود،

و من

سرشار از آرزوی وصال،

چون خورشیدی طلایی،

روشن

سرخ

شگفت انگیز

می شوم

#لیلا_طاهری نژاد

agent نویسنده: لیلا طاهری نژاد

برچسب ها:
می پسندم (۰) نمی پسندم (۰)
جستجو نوشته ها
سایر نوشته های نویسنده

خاطره
خاطره
#خاطره_بخوانیم   دو ماه پیش من به مصلا رفتم برای نماز جمعه. روز جمعه بود و هوا...

یاداشت نامه‌ای به خداوند
یاداشت نامه‌ای به خداوند
خداوندا به نام خودت آغاز می‌کنم روزم را، چون خودت سرآغاز هستی. کتاب هستی‌ات را...

موش و مرد
موش و مرد
- موضوع این کتاب: این داستان درباره‌ی دو دوست به نام‌های جرج و لنی است...

#جستار
#جستار
  #جستار   وقتی به تصویر بچه‌ها نگاه کردم به ایده‌پردازی ذهن آن‌ها پی بردم. راستی ایده‌پردازی ذهن...

ارسال نظر برای «#شعر#تمام ناتمام من »

برو بالا